Chien-Shiung Wu:
او که متولد سال 1912/1291 در ليو هو، چين است، نه تنها در پروژه منهتن (که منجر به ساخت بمب اتمي شد) مشارکت داشته؛ بلکه باعث نقض يکي از قوانين پذيرفته شده فيزيک در سالهاي گذشته شده است.
وو در دهه 1940/1320 براي همکاري با پروژه منهتن و هدايت تحقيقات در زمينه غنيسازي اورانيوم به استخدام دانشگاه کلمبيا درآمد.
او پس از جنگ جهاني نيز در ايالات متحده ماند و به يکي از شناخته شدهترين فيزيکدانان تجربي زمان خود تبديل شد.
در اواسط دهه 1950/1330، دو فيزيکدان نظري به نامهاي تسونگ دائو لي و چن نينگ يانگ به سراغ وو رفتند تا از او براي نقض تقارن پاريته کمک بگيرند.
آنها ميخواستند تئوريي که حرکت آينهاي ذرات را مطرح ميکرد، رد کنند. وو با آزمايش واپاشي ذرات کبالت 60 نشان داد که حرکت آينهاي ذراتي که به سمت راست و چپ حرکت ميکنند، صحت ندارد.
او با اين کار تئورياي را نقض کرد که براي 30 سال پذيرفته شده بود.
اين کشف انقلابي ارزش دريافت جايزه نوبل را داشت؛ البته براي لي و يانگ و باز هم تلاشهاي يک محقق زن ديگر ناديده گرفته شد.
نينا آبيرام که تاريخدان علم است، ميگويد:
«مردم ديدند که اهداي جوايز نوبل عادلانه نيست و البته گاهي هم ميتواند نژادپرستي چاشني آن شود».
وو در سال 1997/1376 بر اثر سکته قلبي در نيويورک درگذشت.
ليز ميتنر:
ميتنر که متولد 1878/1257 در وين، اتريش بود، به عنوان يک فيزيکدان هستهاي موفق شد شکافت هستهاي را کشف و تشريح کند.
نتيجه تلاش او مقدمه توليد بمب اتم را فراهم کرد؛ اما داستان زندگي او کلاف درهمپيچيدهاي از تبعيض جنسيتي، سياست و نژادپرستي بود.
ميتنر پس از دريافت مدرک دکتراي خود از دانشگاه وين به برلين آمد و همکاري با اوتو هان را شروع کرد.
اين دو رابطه کاري خود را براي بيش از 30 سال حفظ کردند.
پس از آنکه آلمان نازي در سال 1938/1317 اتريش را به خود الحاق کرد، ميتنر که يهودي بود به استکهلم در سوئد رفت و طي مکاتبات و جلسات مخفيانه با هان کار روي فرضيه شکافت هستهاي را ادامه داد.
آزمايشهاي هان نشان ميدادند بايد شکافت هستهاي حقيقت داشته باشد؛ اما او از تشريح آن عاجز بود. در نهايت اين ميتنر و خواهرزادهاش بودند که توانستند فرضيه را آماده کنند.
هان نتايج پژوهش خود را بدون اينکه نامي از ميتنر ببرد، منتشر کرد؛ البته عدهاي معتقدند که ميتنر ميدانست و درک ميکرد که اين پنهانکاري علمي به دليل وجود نازيها در آلمان بوده است.
لوين سايم که زندگينامه ميتنر را نوشته، ميگويد:
«نبودن نام او در اين مقالات باعث شد سهمي در تئوري شکافت هستهاي نداشته باشد».
نکته ديگر جنسيت ميتنر بود. او همان سالها در نامه به دوستي نوشت:
«زن بودن در سوئد، گناه بزرگي است».
يکي از اعضاي کميته نوبل کاملا عامدانه تلاش کرد او را کنار بگذارد و در نهايت جايزه نوبل شيمي سال 1944/1323 براي شکافت هستهاي به تنهايي به هان رسيد.
سايم ميگويد:
«همکاران ميتنر مانند نيلز بوهلر به خوبي ميدانستند که او نقش مؤثري در کشف شکاف هستهاي داشته؛ اما نبودن نام او در مقاله اوليه و عدم دريافت جايزه نوبل، باعث شد او کاملا ناديده گرفته شود».
ميتنر در سال 1968/1349 در کمبريج، انگلستان درگذشت.
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.